و اینجاست که میگم
زنـــــــــــــــــــــــــــدگی زیــــــــــــباست
و اینجاست که میگم
زنـــــــــــــــــــــــــــدگی زیــــــــــــباست
شما بهترین دوست مجازیم هستی...
ادرس وبت ارور میده....خیلی دوست دارم خواهری خوب
خدا
تنها روزنه امیدی است که هیچگاه بسته نمیشود
تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد
با پای شکسته هم می توان سراغش رفت
تنها خریداری است که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد
تنها کسی است که وقتی همه رفتند:میماند
وقتی همه پشت کردند آغوش می گشاید
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت می شود
و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام می گیرد نه با تنبیه کردن...
خدا را برایت آرزو دارم...
یا به قدرت بیکرانت دستانم را توانا گردان یا دلم را ازآرزوهای دست نیافتنی خالی کن
عید رهایى از تعلقات است. رهایى از هر آنچه غیرخدایى است.
در این روز، اسماعیل وجود را، یعنى هر آنچه بدان دلبستگى دنیوى پیدا كردیم
قربانى کنیم تا سبكبال شویم.
................................................................................................
خدایا! آنگاه که جان ها و اندیشه ها از نسیم فرحبخش نام و یادت سرشار است، بگذار در برکه عرفه، خود را از زنگار غفلت و معصیت شستوشو دهیم.
................................................................................................
در روز عرفه، دست های خود را به سوی آن بی نیاز بالا می بریم و پیوسته دعا می کنیم: خدایا! غروب این روز را با غروب گناهانمان یکی گردان.
..................................................................................................
سلام به همه دوستان عزیزم عرفه ، روز نیایش و بخشش، و روز بارش چشمهای خاکیان، بر شما آسمانیان مبارک. خیلی دوست دارم روز عرفه مکه باشم امیداورم لیاقتشو پیدا کنم
گابریل گارسیا مارکز
اشاره:
گابریل گارسیا مارکز ( gabriel garsia markez ) بزرگترین نویسنده ی کلمبیا و نامآورترین نویسنده ی جهان و برنده ی جایزه ادبی نوبل سال 1982 است.
آموختههای گابریل گارسیا مارکز
در 15 سالگی آموختم که مادران از همه بهتر می دانند، و گاهی اوقات پدران هم.
در 20 سالگی یاد گرفتم که کار خلاف فایده ای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.
در 25 سالگی دانستم که یک نوزاد، مادر را از داشتن یک روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یک شب هشت ساعته، محروم می کند.
در 30 سالگی پی بردم که قدرت ، جاذبه مرد است و جاذبه، قدرت زن.
در 35 سالگی متوجه شدم که آینده چیزی نیست که انسان به ارث ببرد؛ بلکه چیزی است که خود می سازد.
در 40 سالگی آموختم که رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم؛ بلکه در این است که کاری را که انجام می دهیم دوست داشته باشیم.
در 45 سالگی یاد گرفتم که 10 درصد از زندگی چیزهایی است که برای انسان
اتفاق می افتد و 90 درصد، آن است که چگونه نسبت به آن واکنش نشان می دهند.
زندگی مشترک
در 50 سالگی پی بردم که کتاب بهترین دوست انسان و پیروی کورکورانه بدترین دشمن وی است.
در 55 سالگی پی بردم که تصمیمات کوچک را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.
در 60 سالگی متوجه شدم که بدون عشق می توان ایثار کرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
در 65 سالگی آموختم که انسان برای لذت بردن از عمری دراز ، باید بعد از خوردن آنچه لازم است ، آنچه را نیز که میل دارد بخورد.
در 70 سالگی یاد گرفتم که زندگی مسئله در اختیار داشتن کارت های خوب نیست ؛ بلکه خوب بازی کردن با کارت های بد است.
در 75 سالگی دانستم که انسان تا وقتی فکر می کند نارس است، به رشد وکمال خود ادامه می دهد و به محض آنکه گمان کرد رسیده شده است، دچار آفت می شود.
در 80 سالگی پی بردم که دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است.
در 85 سالگی دریافتم که همانا زندگی زیباست...
مقاضی در آن وجود ندارد
سلام بر سلطان خراسان؛ او که غبار قدمگاهش، سرمه دیدگان ماست.
درويشي به اشتباه فرشتگان به جهنم فرستاده ميشود .
پس از اندك زماني داد شيطان در مي آيد و رو به فرشتگان مي كند و مي گويد :
جاسوس مي فرستيد به جهنم!؟
از روزي كه اين ادم به جهنم آمده مداوم در جهنم در گفتگو و بحث است
و جهنميان را هدايت مي كند و...
حال سخن درويشي كه به جهنم رفته بود اين چنين است: با چنان عشقي زندگي كن كه حتي
بنا به تصادف اگر به جهنم افتادي خود شيطان تو را به بهشت باز
گرداند
یعنی شادی و نور ،
و خداوند تو را هم لایق این نعمت دانسته
میلاد حضرت معصومه و روز دختر به تمام
دخترای عزیز تبریک میگم
این یک تست هوش بسیار جالب است. شما باید بتوانید در این تصویر صورت یک مرد را بیابید. پزشکان معتقدند اگر بتوانید در عکس زیر ظرف 3 ثانیه صورت مردی را در میان دانه های قهوه پیدا کنید، نیمکره راست مغز شما، بهتر از افراد دیگر پرورش یافته است. اگر بین 3 ثانیه تا یک دقیقه طول بکشد، نیم کره راست مغز شما به صورت عادی پرورش یافته است. اگه بین یک دقیقه تا سه دقیقه طول بکشد، یعنی سمت راست مغز شما کند عمل می کند و باید پروتئین بیشتری مصرف کنید. اگر هم بعد از سه دقیقه هنوز نتوانستید آن را پیدا کنید،پیشنهاد می شود بیشتر به دنبال انجام اینگونه تست ها باشید تا آن بخش از مغزتان قوی تر شود.(این تصویر چهره مردی واقعی است.)
تا حالا شده يكي رو از ته دل دوست داشته باشي اما تو براي اون نفر مهم نباشي؟
تا حالا شده يه نفر رو از ته دل صدا كني اون نفر صداتو بشنوه اما جواب نده؟
تا حالا شده به خاطر يه نفر يه كاري رو انجام بدي اما اون نفر تو رو اصلا يادش نباشه؟
تا حالا شده از يه نفر كمك بخوايي اما اون نفر خيلي راحت بهت بگه كاري از دستش برنمياد؟
اما ...
تا حالا شده با خدا مهربون باشي و خدا نسبت بهت بي اعتنا باشه؟
تا حالا شده خدا رو از ته دل دوست داشته باشي و تو براي خدا مهم نباشي؟
تا حالا شده خدا رو از ته دل صدا كني و جوابتو نداده باشه؟
تا حالا شده به خاطر خدا يه كاري رو انجام بدي و پاداش نگرفته باشي؟
تا حالا شده از خدا كمك بخوايي و بهت بگه كاري از دستم برنمياد؟
و لامكان و بي زمان
اما به قدر فهم تو كوچك مي شود
و به قدر نياز تو فرود مي آيد
و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود
و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.
از خدا پرسیدم : خدایا چطور میتوان بهتر زندگی کرد؟
خدا جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تأسفی بپذیر
با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو
ایمانت را نگه دار و ترس را به گوشه ای انداز
شک هایت را باور نکن و هیچ گاه به باورهایت شک نکن
زندگی شگفت انگیز است ؛فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید
مهم این نیست که قشنگ باشی، قشنگ این است که مهم باشی !!حتی برای یک نفر
مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم اینست که با تمام توان شروع به حرکت کنی
کوچک باش و عاشق...که عشق میداند آئین بزرگ کردنت را
بگذار عشق خاصییت تو باشد، نه رابطه ی خاص تو با کسی
موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه ی پایان رسیدن
فرقی نمی کند گودال آب کوچکی باشی ، یا دریایی بی کران
زلال که باشی ، آسمان در توست ...
علی ابن ابیطالب : آدمی به گفتارش سنجیده می شود و به رفتارش ارزیابی می گردد،
چیزی بگو که کفه سخنت سنگین شود و کاری کن که قیمت رفتارت بالا رود
تا حالا توجه کردی روزایی که حوصلت سر رفته تلویزیون تعطیل می شه؟
تا توجه کردی آخر عشق ها جداییه؟
تا حالا توجه کردی وقتی صدامون پشت تلفن قطع و وصل می شه بدون اینکه تأثیری
داشته باشه فریاد می کشیم؟
تا حالا توجه کردی با اینکه خدا میتونه مچت رو بگیره ولی همش دستت رو میگیره؟
تا حالا توجه کردی صبح که از خواب پا میشین تا دستشویی نرین هیچ کاری نمیتونین انجام بدین
تا حالا توجه کردی بعضی وقتا یه صحنه ای رو میبینید احساس میکنید که قبلا یه جایی اونو
دیدید و حالا داره تکرار میشه ؟
تا حالا توجه کردی اگه مشت کنین انگشتاتون با هم برابر می شه اما اگه دستتون
رو صاف بگیرین انگشتها برابر نمی شن
تا حالا توجه کردی همیشه یکی از خط ریش ها از اون یکی بهتر در میاد ؟ همین قضیه در
مورد ابروی دختر ها هم صدق میکنه !
تا حالا توجه کردی ۹ ماهی که تو شکمِ مامانمون هستیم، جزء سنمون حساب نمیشه ؟
( راسته ها !!! کجا میره ؟ هان؟
تا حالا توجه کردی دقت کردین تا آرایشگر روپوش و میندازه رومون دماغمون خارش میگیره؟!
تا حالا دقت کردی بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب
ساحل شلوارک پاشون میکردن؟
تا حالا دقت کردی وقتی دعواتون با یکی تمام شد تازه جواب های خوب به ذهنتون میرسه
تا حالا دقت کردی نشده يه بار اين جعبه ي دستمال كاغذي رو باز كنیم،بَرگِ اوَلِش
درست مثل بچه آدم بياد بيرون
ولي آسان نيست
شكوه و تقوا و شگفتي از زيبايي شور انگيز طلوع خورشيد را بايد از دور ديد
اگر نزديكش شويم از دستش داده ايم .
لطافت و زيبايي گل در زير انگشتان تشريح مي پژمرد
آه كه عقل اين ها را نمي فهمد
عمریست گرفته ای
مبادا رها کنی
سلام به همه دوستان عزیز حلول ماه رمضان رو به همتون تبریک
میگم..امیدوارم وقت افطار منم دعا کنید
از بچههای کودکستان سوال زیر پرسیده شد:
«اتوبوس شکل زیر به کدام طرف حرکت میکند؟»
به دقت به شکل نگاه کنید.
جواب سوال بالا را میدانید؟
تنها دو جواب وجود دارد: «چپ» یا «راست»
دربارهاش فکر کنید …
دوستم تعریف می کرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدریشون تو شمال ،
جای این که از جاده اصلی بیاد ، یاد باباش افتاده که می گفت ؛
جاده قدیمی باصفا تره و از وسط جنگل رد می شه !این طوری تعریف می کنه :
من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی ، ٢٠ کیلومتر از جاده دور شده بودم
که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمی شد …
وسط جنگل ، داره شب می شه ، نم بارون هم گرفت .
اومدم بیرون یه کمی با موتور ور رفتم دیدم از موتور ماشین سر در نمی آرم !
راه افتادم تو دل جنگل ، راست جاده خاکی رو گرفتم و مسیرم رو ادامه دادم .
دیگه بارون حسابی تند شده بود …
با یه صدایی برگشتم ، دیدم یه ماشین خیلی آرام و بی صدا بغل دستم وایساد .
من هم بی معطلی پریدم توش . این قدر خیس شده بودم که به فکر این
که توی ماشینو نیگا کنم هم نبودم ، وقتی روی صندلی عقب نشستم ،
سرم رو آوردم بالا واسه تشکر که دیدم هیچ کس پشت فرمون و صندلی جلو نیست !
خیلی ترسیدم ، داشتم به خودم می اومدم که ماشین یهو همون طور بی صدا راه افتاد …
هنوز خودم رو جمع و جور نکرده بودم که توی نور رعد و برق دیدم
یه پیچ جلومونه ! تمام تنم یخ کرده بود. نمی تونستم حتی جیغ بکشم …
ماشین هم همین طور داشت می رفت طرف دره ، تو لحظه های آخر خودم
رو به خدا این قدر نزدیک دیدم که بابا بزرگ خدا بیامرزم اومد جلوی چشمم …
همون موقع یه دست از بیرون پنجره ، اومد تو و فرمون رو چرخوند به سمت جاده ،
نفهمیدم چه مدت گذشت تا به خودم اومدم ولی هر دفعه که ماشین به سمت دره یا کوه می رفت ،
یه دست می اومد و فرمون رو می پیچوند …
از دور یه نوری دیدم و حتی یک ثانیه هم تردید به خودم راه ندادم ، د
ر رو باز کردم و خودم رو انداختم بیرون ، این قدر تند می دویدم که نفس کم آورده بودم ،
دویدم به سمت آبادی که نور ازش میاومد . رفتم توی قهوه خونه و ولو شدم روی زمین …
بعد از این که به هوش اومدم جریان رو تعریف کردم ،
وقتی تموم شد تا چند ثانیه همه ساکت بودند که یهو در قهوه خونه باز شد و دو نفر خیس اومدن تو
یکیشون داد زد : محمد نگاه کن ! این همون احمقیه که وقتی ما داشتیم ماشین
رو هل می دادیم سوار ماشین ما شده بود !
سلام ای انتظــار انتظـــارم / سلام ای رهبر و ای یادگارم
سلامم بر تو ای فرزند زهرا / سلامم بر تو ای نـــاجی دنیا . . .
ولادت حضرت حق مهدی صاحب الزمان بر شما مبارک
اللهم عجل لولیک الفرج